مقاله روانشناسی دلبستگی، عزت نفس و هوش هیجانی در بزرگسالان
ویراست علمی و ترجمه : سجاد عباس زاده – روانشناس
در بحث توسعه ی شخصیت، نظریه دلبستگی، به صورت خاص با هوش هیجانی، از منظر فرایند اجتماعی شدن، ارتباط جدی دارد که این ارتباط از طریق عواطفی که در رابطه ی بین کودک و مراقب جریان دارد بوجود می آید. این پژوهش بر مبنای پژوهش های بارتلمو و هوروویتز (۱۹۹۱) درباره ی پیوند بین دلبستگی، عزت نفس و توانایی اجتماعی بودن، به بررسی همبستگی ها بین انواع دلبستگی بزرگسالان، میزان عزت نفس و توسعه ی هوش هیجانی می پردازد. ۶۵ بزرگسال با استفاده از مقیاس دلبستگی بزرگسالان، مقیاس عزت نفس روزنبرگ، آزمون هوش هیجانی ارزشیابی شدند. نتایج نشان داد که انواع دلبستگی در بین بزرگسالان بر سطح عزت نفس و توسعه ی هوش هیجانی تاثیر دارد.
واژگان کلیدی: دلبستگی، امنیت، اجتناب، دلبستگی اضطرابی، عزت نفس، هوش هیجانی.
- مقدمه
الگوهای دلبستگی که در دوره ی کودکی ایجاد شده اند، در طول زندگی نیز تداوم دارند. چهار نوع دلبستگی دوره ی کودکی که رایج می باشند عبارتند از: اجتنابی، ایمن، اضطرابی/ دو سو گرا، و دلبستگی آشفته و سازمان نیافته. انواع دلبستگی بزرگسالان معمولا مطابق با سبک های دلبستگی در بین کودکان می باشد و بر مبنای روابط عاطفی و یا نزدیک بزرگسالی است. بدون هر گونه تغییر اساسی، الگوهای دلبستگی بر زندگی فردی و اجتماعی، روابط حرفه ای و کنترل استرس، سلامت جسمی و روانی و رشد شناختی خاص هر فرد تاثیر دارند. پژوهش به مدت بیش از ۲۰ سال، پایداری الگوهای دلبستگی را در طول زمان تایید کرده است.
الگوهای دلبستگی در سال های ابتدایی زندگی ایجاد می شوند، اما بر تعاملات اجتماعی و باورهای انسان درباره ی خودش تاثیر دارند. بسیاری از مکانیسم هایی که از طریق آنها سبک های دلبستگی رشد می یابند و تغییر می کنند، ارتباط نزدیکی با فرایندهای درگیر در شکل گیری خود انگاره و عزت نفس دارند. هزن و شاور (۱۹۹۴) بر مبنای بحث باولی از مدل های روانی، معتقدند که نظریه دلبستگی بیانگر باورها و احساسات درباره ی خود می باشد، به ویژه این که عزت نفس کلی و اجتماعی توسط پاسخگو بودن محیط مراقبتی تعیین می شوند. وقتی سایرین به شیوه ی مثبتی به فرد پاسخ می دهند، این نشان دهنده ی این است که او به لحاظ اجتماعی ارزش دارد و دوست داشتنی می باشد. وقتی سایرین به شیوه ای کمتر مثبت پاسخ می دهند، و یا حتی به شیوه ی منفی، فرد این طور نتیجه می گیرد که دیگران به او ارزش نمی دهند و او شایسته ی توجه آنها نیست و دوست داشتنی نمی باشد.
اغلب عزت نفس به صورت یک ویژگی شخصیتی با ثبات در نظر گرفته می شود. عزت نفس می تواند شامل باورهای گوناگونی همانند ارزیابی فرد از ظاهرش، باورها، عواطف و رفتارهایش باشد. پلهام و سوان (۱۹۸۹) معتقدند که اثر زودهنگام توسعه ای درباره ی خود (یعنی غرور و یا شرم) ممکن است مستقل از قضاوت های شناختی پیچیده درباره ی خو ادامه یابد (یعنی درباره ی توانمندی). “واین” ، بیلسما ، کاترین و کوزارلی و سامر (۱۹۹۷) به بررسی رابطه ی بین سبک های دلبستگی روابط عاطفی بزرگسالان و عزت نفس آنها پرداختند. به صورت خاص، آنها این طور فرض کردند که افرادی که خود را به صورت ایمن (گروههای خود مدلی مثبت) در نظر می گیرند ، سطوح بالاتری از عزت نفس را نشان می دهند نسبت به افرادی که ترس دارند و یا بیش از حد دل مشغولی دارند (گروههای خود مدلی منفی). هم چنین، چندین پژوهش دریافته اند که سبک های دلبستگی و عزت نفس با هم ارتباط دارند.
هوش هیجانی یک سازه ی نظری می باشد که نشان دهنده ی توانایی درک، شبیه سازی، فهم و مدیریت عواطف برای هدایت بهتر ذهن و رفتار فرد می باشد. نظریه ی هوش هیجانی، عواطف را به صورت سیستم نشانه ای تکامل یافته در نظر می گیرد که هر یک از عواطف نشان دهنده ی رابطه ی خاصی با خود و یا با جهان بیرونی می باشد. بر اساس سالوری و مایوز، هوش هیجانی EI شامل سه مقوله ی توانایی های تطبیقی می باشد: ارزیابی، و بیان عواطف، تنظیم عواطف، و استفاده از عواطف برای حل مشکلات. پژوهشگران پیشنهاد کرده اند که جهت گیری های دلبستگی در بین بزرگسالان، تاثیر زیادی در آینده دارد.
تمامی مدل های هوش هیجانی، که توسط سالوری و مایر (۱۹۹۰، ۲۰۰۰، ۲۰۰۴)، ریون بارون (۱۹۹۲-۱۹۹۷)، گلمن (۱۹۹۵، ۱۹۹۸)، هیگز و دولویتز (۱۹۹۹)، پتراید و فرانهام (۲۰۰۳) پیشنهاد شده اند شامل خود آگاهی (عزت نفس) و بُعد بین فردی، یعنی روابط بین فردی و اجتماعی بودن، می باشند. رابطه ای بین دلبستگی و هوش هیجانی در مبانی نظری و پژوهش درباره ی اجتماعی شدن عواطف پیشنهاد شده اند، که موضوع گسترده ای می باشد که به بررسی آن چیزی می پردازد که کودک درباره ی روابط عاطفی از طریق تعاملات با دیگران به ویژه با مراقبان یاد می گیرد.
در پژوهش کنونی، ما این طور فرض کردیم که دلبستگی ایمن با عزت نفس مثبت (سطح بالا) و سطح بالای هوش هیجانی ارتباط دارد؛ دلبستگی اضطرابی- اجتنابی نیز با سطح پایین عزت نفس و سطح پایین هوش هیجانی ارتباط دارد؛ دلبستگی دو سو گرا/ اضطرابی نیز با عزت نفس ارتباط دارد (سطح متوسط) و نیز با سطح پایین هوش هیجانی.
- روش
- فرضیات
سبک تربیتی والدین بر توسعه ی هوش هیجانی در نوجوانان تاثیر دارد. اگر با این فرض کلی آغاز کنیم، ما فرضیات خاص زیر را می توانیم مطرح کنیم:
- دلبستگی ایمن ارتباط مثبتی با سطح بالای عزت نفس دارد
- دلبستگی اجتنابی همبستگی منفی با سطح بالای عزت نفس دارد
- دلبستگی دو سو گرا/ اضطرابی همبستگی منفی با سطح بالای عزت نفس دارد
- هوش هیجانی با انواع گوناگون دلبستگی ارتباط دارد
- دلبستگی ایمن با سطح بالای هوش هیجانی ارتباط دارد
- دلبستگی اجتنابی با سطح بالای هوش هیجانی ارتباط منفی دارد
- دلبستگی دو سو گرا/ اضطرابی با سطح بالای هوش هیجانی ارتباط مثبت دارد
- مشارکت کنندگان
این پژوهش شامل ۶۵ بزرگسال رومانیایی بین سنین ۲۸ تا ۵۵ می باشد (۲۷ مرد و ۳۸ زن) که والدین هستند. برای توجه به قوانین حرفه ای، رضایت کتبی هر یک از مشارکت کنندگان اخذ شد. نتایج محرمانه می باشند و فقط در این پژوهش از آنها استفاده می شود.
- سنجه ها
بزرگسالان با سه آزمون روانشناسی ارزیابی شدند که به سنجش این موارد می پرداختند: نوع دلبستگی بزرگسالی، با مقیاس دلبستگی بزرگسالان AAS و سطح عزت نفس با مقیاس روزنبرگ SES ؛ هوش هیجانی با آزمون هوش هیجانی EIT .
به منظور دست یابی به اهداف این پژوهش، انواع دلبستگی بزرگسالان با استفاده از نمرات اضطراب، وابستگی و نزدیکی بر اساس مقیاس دلبستگی بزرگسالان در:
دلبستگی ایمن (بالا در ابعاد وابسته و نزدیک، و پایین در بعد اضطراب)،
دلبستگی دو سو گرا/ اضطرابی (نمره پایین در ابعاد وابسته و نزدیک و بالا در بعد اضطرابی)،
و دلبستگی اجتنابی/ اضطرابی (پایین در اضطراب، پایین در وابسته و نزدیک) می باشد.
این پرسشنامه شامل ۱۸ سوال می باشد که ۶ سوال برای هر مقیاس طراحی شده است. پاسخ به هر سوال بر مبنای طیف لیکرت، می باشد که ۱ به معنای شدیدا مخالف، ۲ مخالف، ۳ نسبتا موافق، ۴ موافق و ۵ نشان دهنده ی شدیدا موافق می باشد. با توجه به ثبات درونی مقدارآلفا برای این سه نوع محاسبه شد: دلبستگی ایمن: ۰.۹۵، دلبستگی دو سو گرا/ اضطرابی: ۰.۹۴، دلبستگی اجتنابی: ۰.۹۴
بر اساس مقیاس عزت نفس زونبرگ، پاسخگویان آموزش دیدند تا بهترین متغیری را انتخاب کنند که در طیف لیکرت قرار دارد که از کاملا موافق تا کاملا مخالف می باشد. ضریب آلفا برای مقیاس ۰.۸۲ است.
برای سنجش هوش هیجانی از آزمون هوش هیجانی استفاده شد و پاسخگویان آموزش دیدند تا بهترین گزینه را از بین چهار موقعیت انتخاب کنند. ضریب آلفا ۰.۷۶ بود.
- نتایج
در این پژوهش از آزمون های آماری پارامتری، استفاده شد زیرا متغیرها نسبی می باشند و توزیع داده ها برای عزت نفس و دلبستگی نرمال می باشد.
جدول ۱. توزیع نرمال آزمون سیمرونف کلموگروف
با استفاده از رویه تحلیلی همبستگی SPSS این پژوهش نشان داد که دلبستگی بزرگسالان با عزت نفس ارتباط دارد. ما تحلیل همبستگی را انجام داده و نتایج در جدول۲ گزارش شده اند.
جدول ۲. همبستگی بین انواع دلبستگی بزرگسالان و عزت نفس
با استفاده از رویه همبستگی دو به دو در SPSS این پژوهش نشان داد که دلبستگی بزرگسالان با هوش هیجانی ارتباط دارد. برای بررسی فرضیات عمومی و خاص، ما از تحلیل همبستگی استفاده کرده و نتایج در جدول ۳ گزارش شده اند.
جدول ۳. همبستگی بین انواع دلبستگی بزرگسالان و هوش هیجانی
تحلیل آماری متغیرها که در این پژوهش انجام شدند به تایید فرضیه عمومی و تایید پنج فرضیه خاص انجامیدند. برای بررسی این که آیا
همبستگی معناداری بین عزت نفس و دلبستگی وجود دارد ما از همبستگی پیرسون استفاده کردیم. شرط نرمال بودن توزیع ها نیز با آزمون کلمگروف اسمیرنف بررسی شد. براساس نتایج کسب شده، همبستگی مثبتی بین دلبستگی ایمن و عزت نفس وجود دارد (۶۳) =.۴۸۴, p = .000 < .01, و ضریب تعیین آن R 2 = .234 می باشد و همبستگی مثبتی نیز بین دلبستگی ایمن و هوش هیجانی وجود دارد r(63) = .283 , p= .022 < .05, R 2 = .08 . ما می توانیم بگوییم که ۲۳ درصد از واریانس متغیر دلبستگی ایمن با متغیر عزت نفس و ۸ درصد آن با با متغیر هوش هیجانی تبیین می شود.
در رابطه با نتایج دلبستگی اجتنابی نتایج نشان داد که همبستگی بین دلبستگی اجتنابی و عزت نفس وجود دارد r (63) = -.416, p = .001< .01 & R 2 = .17 و نیز همبستگی منفی بین دلبستگی اجتنابی و هوش هیجانی r (63) = -. 290 , p = . 019< .01 & R 2 = .08.. ما می توانیم بگوییم که ۱۷ درصد از واریانس دلبستگی اجتنابی با متغیر عزت نفس و ۸ درصد از دلبستگی اجتنابی با متغیر هوش هیجانی تبیین می شود.
دلبستگی دو سو گرا/ اضطرابی نیز ارتباط منفی با عزت نفس دارد r (63) = -.255 , p= .041 <.05, R 2 = .06 و هیچ همبستگی معناداری با هوش هیجانی ندارد، r(63)=.690 می توانیم بگوییم که ۶ درصد از واریانس متغیر دلبستگی دو سو گرا/ اضطرابی با متغیر عزت نفس تبیین می شود و این متغیر مستقل از متغیر هوش هیجانی است.
- بحث و نتیجه گیری
این نتایج بر پیوند بین نوع دلبستگی بزرگسالان و عزت نفس تاکید دارد همانند پژوهش “بیلسما” و “سومر” (۱۹۹۷) که نتایج آن نشان می هند که تجربیات دلبستگی اولیه (مدل های خود و مدل های دیگران) می توانند عوامل مهمّی برای تعیین عزت نفس باشند. افرادی که دلبستگی ایمن دارند، سطوح بالاتری از عزت نفس گزارش کرده اند نسبت به بزرگسالانی که دلبستگی اضطرابی و اجتنابی دارند (که سطوح عزت نفس پایین تری دارند). تجربیات دلبستگی توانایی برای قضاوت های پیچیده درباره ی خود را فراهم کرده و مستقل از ادراکات درباره ی خود باقی می ماند.
نتایج آماری، مداخله ی روان درمانی و بالینی را متمرکز بر افزایش عزت نفس برای بزرگسالان فراهم می کنند که دلبستگی ناایمن دارند و تاثیرات احتمالی مثبتی بر توسعه ی هوش عاطفی و آرامش دارد. پژوهش های بیشتر به بررسی روابط بین دلبستگی، عزت نفس خواهند، مدل “مایر سالوی” برای هوش هیجانی (توانایی های تطبیقی، بیان عواطف، تنظیم عواطف و استفاده از عواطف در حل مشکلات) می پردازند و انتظار می رود از گروه بیشتری از مشارکت کنندگان استفاده کنند.